daddy long legs

ساخت وبلاگ
پنج‌شنبه 23 شهریور 1396 ساعت 04:25 گویا وقتی کوچولو بوده مامان بزرگش میاد یه دو هفته ای پیش اینا می مونه(آخه اون موقع تو شهرای مختلف زندگی میکردن)بعد آخرین روز که میرن مامان daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 58 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1396 ساعت: 2:53

جمعه 24 شهریور 1396 ساعت 11:31 کاش آدما با دلتنگی برن .نه با بی تفاوتی. daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : دلتنگی,بعضی,وقتا,قشنگه, نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 71 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1396 ساعت: 2:53

یکشنبه 26 شهریور 1396 ساعت 11:45 و تغییر کاربری دادیم به میرتل گریان.*میرتل گریان کیست؟کسی که در دستشویی هاگوارتز گریه میکرد!-_-اینجا daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : میرتل,گریان, نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 70 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1396 ساعت: 2:53

دوشنبه 27 شهریور 1396 ساعت 15:34 یه حس معلقی دارم.نمیدونم چیکار کنم.انگار که انتظار داشته باشم مامان یهو درو باز کنه بیاد تو و بگه:«بازم که نشستی پای این!»ولی جالبه که حتی ح daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : خودت, نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 72 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1396 ساعت: 2:53

سه‌شنبه 28 شهریور 1396 ساعت 12:53 پسر من این فیلمو عاشق.من این فیلمو خیلی عاشق.پ.ن:labor days daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : ساعت,اصلی,باید۳۴۴می, نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 48 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1396 ساعت: 2:53

سه‌شنبه 28 شهریور 1396 ساعت 22:31 روز اول دانشگا که منو گذاشتن دم در و ماچ و بغل و خدافظی ،دیگه نتونستم جلو اشکامو بگیرم همینجور شر شر میریختن.یکم فشار آوردم تا وقتی که رفتم daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : خاطرات,قدیمی,زنده,میشوند, نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 60 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1396 ساعت: 2:53

دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت 19:34 تموم شد تموم شد تموم شد:))) daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : هورررا, نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 55 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1396 ساعت: 18:17

پنج‌شنبه 9 شهریور 1396 ساعت 13:37

-: اون خانومه رو دیدی که شبیه سحر قریشی بود؟

+:آره دیدم.خوشگل بود ولی فک نکنم باهوش باشه.اومد تو فوتبال دستی به خودمون گل زد و نه تنها گل زد بلکه بعدشم شروع کرد به شادی پس از گل.

daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 48 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1396 ساعت: 18:17

پنج‌شنبه 9 شهریور 1396 ساعت 18:32 منو زنده کن ستاره daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : دوباره, نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 45 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1396 ساعت: 18:17

جمعه 10 شهریور 1396 ساعت 02:38 -:پارسال این موقعا هروقت که اذیت و خسته میشدم میگفتم عیب نداره دارم میرم یه شهر دیگه.تحمل کن تحمل کن! اما الان که تجربه ی یه سال زندگی تو شهر دیگه رو هم دارم،وقتی اینجا سخت میگذره بهم میدونم که اونجا بدتره!!!در نتیجه میبینم نه اینجا پناهی دارم نه اونجا.بعدش شروع میکنم به زار زدن تا که شاید بالاخره یه روز بتونم توی اشکام غرق بشم.  (1 لایک) daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : اسموک, نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 79 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1396 ساعت: 18:17

یکشنبه 12 شهریور 1396 ساعت 12:03 از آرزوهای محال daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : غربتم, نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 79 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1396 ساعت: 18:17

دوشنبه 13 شهریور 1396 ساعت 03:32

فکر میکنی وقتی خونَتو ،شهرتو،یا حتی کشورتو عوض کنی اوضاع فرق میکنه.حصارا کنار میرن.اما نمیرن.

چون اون موقع همون لحظه ایه که میفهمی اون حصارا از توی همون شهر باهات بودن.

همه ی لیمیتها توی مغزته و مکان و زمان قرار نیست درستش کنن.

daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نمیرسی, نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 50 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1396 ساعت: 18:17

دوشنبه 13 شهریور 1396 ساعت 17:25 دیروز یه لاک خریدم،انقدر خوشرنگه که دلم میخواد بخورمش=)تقریبا این daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 42 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1396 ساعت: 18:17

پنج‌شنبه 16 شهریور 1396 ساعت 11:34 برداشتنش بردنش بازپروری(شبیه آسایشگاه تقریبا)،بعد که روحیه اش خوب شده مثلا اومده بیرون. میگه که :«من اونجا یه چیزو یاد گرفتم.اینکه باید با خودم کنار بیام و خودمو هرچی که هستمو قبول کنم.آقای وایت من خودمو قبول کردم.من یه آدم بدم.» و اینگونه بود که وی تبدیل به یک شرور شد! دست بازپروری و تمام عوامل درد نکنه:دی (0 لایک) daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : دیالوگ, نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 50 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1396 ساعت: 18:17

پنج‌شنبه 16 شهریور 1396 ساعت 11:36 میگه الان باید بگی والتر وایت بشم،جسی شدن بلدی؟!:))) daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 46 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1396 ساعت: 18:17